پنج شنبه ،۳۰ فروردین ۱۴۰۳، ۱۶:۰۵

فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۱ اردیبهشت
    • 21 April
    • ٤ شعبان

حضرت ابوالفضل العباس (ع) فرزند گرامی امیر مومنان علی ( ع ) و دلیر مرد دشت کربلا  در چنین روزی در  سال 26 هجری قمری دیده به جهان گشود  . پدر بزرگوارش امام علی ابن ابی طالب ع و مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی و کنیه اش ام البنین  بود. حضرت عباس (ع)  در خانه ای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن حضرت از محضر امیرمومنان (ع)  بهره فراوان علمی برد و  از خاندان عصمت و طهارت  علوم و اسرارازلی و ابدی را  آموخت و کرامات اخلاقی را از مهبط وحی و تنزیل فرا گرفت .  زبمان دروصف شان و  مرتبت حضرت ابوالفضل العباس  قاصر است چراکه او مخزن علم و سخا و اخلاق مروت است و همه اینها در بخش های مختلف زندگی آن حضرت به گونه های مختلف متجلی  شده است . بسیاری از روایات ماثوره  به ایثار و فداکاری  آن حضرت در راه امام خویش تصریح کرده اند و این امر  به وضوح ، فضیلت و مقام آن بزرگوار را آشکار می سازد . اوج ایثار و مردانگی آن حضرت در روز پر حادثه عاشورا  آشکار می شود . واقعه آب آوردن آن حضرت برای فرزندان و خاندان حضرت حسین ابن علی ع نشانه و گویای اوج ایثار و جانبازی آن حضرت است . حضرت ابوالفضل (ع )   پس از آنکه نتوانست از میان خیل دشمنان آب را به خیمه های تشنگان انتقال دهد  مسیر برگشت خود را عوض نمود و از داخل نخلستانها برگشت  تا شاید مشک را سالم برساند . با این حال دشمنان راه را بر او بستند و او را محاصره کردند تا آنکه نوفل ازرق شمشیری به دست راست حضرت زد و آن را از بدن جدا نمود. در همین حال بود که دیدند ابوالفضل ع رجز را عوض کرد . او می فرمود: بخدا قسم اگر دست راستم را ببرید من دست از دامن حسین بر نمی دارم. مشک آب را برشانه چپ قرار داد. بار دیگر نوفل ازرق، ضربه ای دیگر زد و دست چپ حضرت را از مچ جدا نمود. طولی نکشید که رجز دوباره عوض شد در این رجز فهماند که دست چپش هم بریده شده است . راویان نوشته اند به هر تقدیر،  مشک آب را چرخاند و آن را به دندان گرفت  و خویش را روی آن انداخت تا سالم بماند اما سپس تیری آمد و به مشک رسید و  آب مشک نیز  از دست رفت .در همین زمان  تیری دیگر  بر سینه حضرت  نشست  وعده ای گفته اند عمودی آهنی بر فرق مبارکش  نشست و او را از اسب به زمین انداخت و در این هنگام بود  که برادر خود حسین را برای اولین بار به نام برادر مرا دریاب خطاب  کرد .
 پس از به شهادت رسیدن آن حضرت ، ا مام حسین (ع) فرمودند: الان انکسر ظهری و قلت حیاتی-  اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد.... مرقد مطهر حضرت عباس ع  نزدیک محل شهادتش کنار شریعه فرات است و سن ایشان لحظه شهادت 34 سال بوده است .
 روز مبارک ولادت قمر بنی هاشم ، پرچمدار قیام خونین کربلا و سردار فد ا کار سپاه حسین ع ،   به منظور پاسداشت مقام کسانی که در راه حفظ دین و وطن خود به ایثار  در هشت سال دفاع مقدس پرداختند واز نظر سلامت جسمانی متحمل ضایعات و صدماتی شده اند  چنین روزی به عنوان روز جانباز نامیده شده است .

در چنین روزی در سال 440 ه ق ابوسعید فضل بن ابوالخیر  عارف و شاعر مشهورایرانی درگذشت .
چنین روزی در سال  440 قمری ،  ( 1049 میلادی )ابوسعید ابوالخیر عارف و شاعر ایرانی پس از هشتاد ویک سال زندگی دار فانی را وداع گفت . ابوسعید در سال 357 ه ق در مهنه خراسان دیده به جهان گشود . وی  بعد از تحصیلات مقدماتی در زادگاه خود، برای تحصیل فقه به مرو رفت و علم طریقت آموخت و به تصوف روی آورد. ابوسعید در زمره  نخستین سخنگویان فارسی زبان تصوف است .  عقاید صوفیانه در اخلاق، گفتار و رفتار ابوسعید نمودار  بود. وی در رفتار خوش زبان، شکسته نفس و مهربان بود. به حکم ذوق وحدت که در عـرفان موجود است با اهـل ادیان هم از راه مهـر و یگانگی رفتار می کرد."اسرار التوحید » مجموعه ای از گفتار، جملات، قطعه ها و رباعیهای نغز صوفیانه ابوسعید است که توسط  نوه اش محمد بن منور جمع آوری شده است.  دکترذبیح الله صفا، اسرار التوحید را از جمله  شاهکارهای انکار ناپذیر نثر پارسی می داند. وی معتقد است  " روانی انشا و انسجام و استحکام عبارات و رعایت تام و تمام موازین فصاحت و بلاغت در این کتاب به حد اعلای خود رسیده است و با آن که کتاب در اواخر قرن ششم یعنی دوره  استیلای سبک مصنوع نگارش یافته، به هیچ روی اثری از آثار تصنع جز در مقدمه  آن مشهود نیست. کوتاهی جمله ها و تمامی آنها و به کار رفتن کلمات و ترکیبات اصیل پارسی از همه جای این کتاب مشهود است و سرگذ شتها با چنان مهارت حکایت شده است که گیرندگی خاص آنها خواننده را همه جا مجذوب نگاه می دارد. " مرحوم بهمنیار نیز در این باره می نویسد: " بهترین وصفی که  اسرار التوحید را از آغاز تا انجام شامل می شود، این است که نزدیک به هشت قرن از تألیف آن می گذرد و مندرجاتش همچنان تازه و به نثر مفهوم و متداول در این زمان تا به حدی شبیه و نزدیک است که خواننده  آن تصور می کند که به خواندن شیواترین نثری که از قلم ماهرترین نویسنده  قرن اخیر جاری شده است اشتغال دارد."
از جمله  دکترمحمد رضا شفیعی کدکنی، اسرارالتوحید را تصحیح و باتوضیحاتی مفید ومبسوط در دومجلد منتشر کرده است . جلد اول شامل روش کار مصحح و شرح احوال ابوسعید و متن اصلی کتاب است و جلد دوم  توضیحات را در بر دارد.
  جانا  به زمیـن خـاوران خاری نیست       کش با من و روزگارمن کاری نیست

                                    بـا  لـطـف و نـوازش جـمال تـو مـرا      در دادن صد هزارجان عاری نیست

در چنین روزی در سال 1938 میلادی اقبال لاهوری شاعر پر آوازه پارسی گوی و متفکر واندیشمند جهان معاصر دیده از جهان فروبست . وی بیست و دوم  فوریه 1873 میلادى  در شهر سیالکوت پاتکستان دیده به جهان گشود . اقبال پس از طی مقدمات علوم وارد دانشگاه شد و در دانشگاه کمبریج موفق به دریافت درجه  دکترا شد . او به چندین زبان مسلط بود و نسبت به فرهنگ غرب آگاهی و تسلط کاملی داشت . وی پس از اتمام تحصیل به تدریس فلسفه و  ادبیات انگلیسى پرداخت و در کنار آن به شغل وکالت هم مشغول بود . در حوزه  شعر وی را می توان  یکی از بر جسته ترین  شاعران عصر حاضر نامید . از آثار او می توان به  اسرار خودی  ، رموز بی خودی ، زبور عجم ، گلشن راز جدید ، بندگی نامه ، پیام شرق و..اشاره کرد . 
شهید مطهرى درباره اقبال مى نویسد: در خارج از جهان عرب برخى مصلحان که بتوان آنها را قهرمان نامید کم و بیش ظهور کردند. اقبال لاهورى را قطعا یک قهرمان اصلاح در جهان اسلام باید به شمار آورد که اندیشه هاى اصلاحیش از مرز کشور خودش هم گذشت .اقبال مزایایى دارد و نواقصى .از جمله مزایاى اقبال این است که فرهنگ غرب را مى شناخته است و با اندیشه هاى فلسفى و اجتماعى غرب آشنایى عمیق داشته تا آنجا که در خود غرب به عنوان متفکر و یک فیلسوف به شمار آمده است .دیگر اینکه با همه آشنایى و شناسایى فرهنگ غرب ، غرب را فاقد یک ایدئولوژى جامع انسانى مى دانسته است ، بر عکس معتقد بوده است که مسلمانان تنها مردمى هستند که از چنین ایدئولوژى برخوردار و بهره مندند. لهذا اقبال در عین دعوت به فراگیرى علوم و فنون غربى ، از هرگونه غربگرایى و شیفتگى نسبت به ایسم هاى غربى مسلمانان را برحذر مى داشت . مزیت دیگر اقبال این است که در ذهن خود درگیریهایى که محمد عبده گرفتار آن بوده داشته است . یعنى یافتن راه حلى که مسلمانان بدون آنکه پا روى حکم یا اصول اسلام بگذارند مشکلات سیاسى و اقتصادى و اجتماعى زمان خود را حل کنند. از این رو درباره مسائلى از قبیل اجتهاد، اجماع و امثال اینها زیاد مى اندیشیده است . اقبال اجتهاد را موتور حرکت اسلام مى شمارد.از جمله مزایاى اقبال این است که برخلاف سایر پرورش یافتگان فرهنگ غرب شخصا معنویت گرا است و از بعد روحى عرفانى و اشراقى نیرومندى برخوردار است . از این رو براى عبادت و ذکر و فکر و مراقبه و محاسبة النفس و بالاخره سیر و سلوک و معنویت و آنچه امروز آن را درونگرایى مى خوانند و احیانا تخطئه مى نمایند ارزش فراوان قایل است و از جمله مسائلى که در احیاء فکر دینى طرح مى کند این مسائل است . اقبال احیاء فکر دینى را بدون احیاء معنویت اسلامى بى فایده مى شمارد. مزیت دیگر او این است که تنها مرد اندیشه نبوده ، مرد عمل و مبارزه هم بوده است . عملا با استعمار درگیرى داشته است . اقبال یکى از پایه گذاران و مؤ سسان کشور اسلامى پاکستان است .مزیت دیگر اقبال قدرت شاعرى او است ، قدرتى که در خدمت اهداف اسلامى او قرار گرفته است . اقبال از نوع شاعرانى است که کواکبى آنها را ستود.از قبیل کمیت اسدى و حسان بن ثابت انصارى و دعبل بن على خزاعى .سرودهاى انقلابى اقبال که به زبان اردو بوده ، به عربى و فارسى ترجمه شده و همچنان اثر حماسه آفرین و هیجان آور خود را حفظ کرده است .اقبال با آنکه به طور رسمى مذهب تسنن دارد، به اهل بیت پیغمبر علاقه و ارادتى خاص دارد و به زبان فارسى اشعارى انقلابى و آموزنده در مدح آنها سروده که گمان نمى رود در میان همه شاعران شیعى مذهب فارسى زبان بتوان نظیرى برایش پیدا کرد، به هر حال شعر براى اقبال هدف نبود، وسیله بوده است ، وسیله بیدارى و آگاهى امت مسلمان .اقبال فلسفه اى دارد که آن را فلسفه خودى مى نامد. او معتقد است که شرق اسلامى هویت واقعى خود را که هویت اسلامى است از دست داده و باید آن را بازیابد. اقبال معتقد است همان طور که فرد احیانا دچار تزلزل شخصیت و یا گم کردن شخصیت مى شود، از خود فاصله مى گیرد و با خود بیگانه مى گردد، غیر خود را به جاى خود مى گیرد و به قول مولانا که اقبال سخت مرید و شیفته او و تحت تاءثیر جاذبه قوى او است در زمین دیگران خانه مى سازد و به جاى آنکه کار خود کند کار بیگانه مى کند، جامعه نیز چنین است . جامعه مانند فرد، روح و شخصیت دارد؛ مانند فرد احیانا دچار تزلزل شخصیت و از دست دادن هویت مى گردد؛ ایمان به خود را و حس ‍ احترام به ذات و کرامت ذات را از دست مى دهد و یکسره سقوط مى کند. هر جامعه اى که ایمان به خویشتن و احترام به کیان ذات و کرامت ذات خویشتن را از دست بدهد محکوم به سقوط است .اقبال معتقد است که جامعه اسلامى در حال حاضر در برخورد با تمدن و فرهنگ غربى دچار تزلزل شخصیت و از دست دادن هویت شده است . نخستین کار لازمى که مصلحان باید انجام دهند بازگرداندن ایمان و اعتقاد این جامعه به خود واقعى او، یعنى فرهنگ و معنویت اسلامى است و این است فلسفه خودى .اقبال در اشعار و مقالات و سخنرانیها و کنفرانسهاى خود همواره کوشش ‍ دارد مجدها، عظمتها، فرهنگها، لیاقتها، شایستگیهاى این امت را به یاد آورد و بار دیگر او به به خودش مؤ من سازد.

                              حفظ قرآن عظیم آئین تست    حرف حق را فاش گفتن دین تست
                              تو کلیمى چند باشى سرنگون   دست‏خویش از آستین آور برون
                             سرگذشت ملت‏بیضا بگوى      با غزال از وسعت صحرا بگوى
                             فطرت تو مستنیر از مصطفى است  بازگو آخر مقام ما کجاست
                                 مرد حق از کس نگیرد رنگ و بو  مرد حق از حق پذیرد رنگ و بو
                              هر زمان اندر تنش جایى دگر   هر زمان او را چو حق شانى دگر
                                رازها با مرد مؤمن بازگوى    شرح رمز کل یوم باز گوى
                                  جز حرم منزل ندارد کاروان  غیر حق در دل ندارد کاروان
                           حق ببین حق گوى و غیر از حق مجوى  یک دو حرف از من به آن ملت‏بگوى
                                 بنده حق بى نیاز از هر مقام  نى غلام او را نه او کس را غلام
                                بنده حق مرد آزاد است و بس  ملک و آئینش خداداد است و بس
                              رسم وراه و دین و آئینش زحق  زشت و خوب و تلخ و نوشینش ز حق
                              عقل خودبین غافل از بهبود غیر سود خود بیند نبیند سود غیر
                                            وحى حق بیننده سود همه  در نگاهش سود و بهبود همه
                               غیر حق چون ناهى و آمر شود  زور ور بر ناتوان قاهر شود

در چنین روزی در سال 1870 میلادی ولادیمیر ایلچ لنین به دنیا آمد . وی در سال 1924 میلادی لنین رهبر انقلاب و بنیانگذارحزب کمونیست  شوروی  بر اثر  سکته مغزی  در گذشت . در سال 1917 میلادی بلشویک های کمونیست تحت اوامر ولادیمیر ایلیچ لنین  به پیروزی رسیدند و توانستند با سرنگونی حکومت کرنسکی دیکتاتوری پرولتاریا را حاکم کنند . سابقه فعالیت های  لنین به سال 1905 باز می گردد. وقتی که مردم روسیه حرکتی علیه بیدادگریهای تزارها انجام دادند.  لنین بعدها نتوانست و نخواست پس از پیروزی حزبش وعده هایش را عملی سازد لذ ا مدت کوتاهی پس از انقلاب  سرکوب احزاب مخالف آغاز شد .  سپس سازمان «چکا» به منظور مقابله با ضد انقلاب از کمیته نظامی انقلاب به وجود آمد. پس از چند سال بلشویکها تنها حزب باقیمانده در شوروی بودند. در دهمین کنگره حزب کمونیست لنین خطاب به جبهه کارگران مخالف که از اعضای خود حزب کمونیست بودند گفت: ما وقت زیادی صرف بحث کرده‌ایم و من می‌گویم حالا بحث با تفنگ خیلی بهتر از بحث با نظریات جبهه مخالف است. حذف احزاب توسط یکدیگر و انهدام جمهوری وهمچنین  حذف احزاب توسط حزب قدرتمندتر و استقرار نظامی تک‌حزبی تراژدی ای بود که در  روسیه لنینیستی اتفاق افتاد . هم اکنون پس از پیوستن کمونیسم به موزه های تاریخ، قبر لنین نیز به یکی از مناظر تاریخی روسیه تبدیل شده است . قبر وی  در حاشیه‌ میدان سرخ و از سنگ گرانیت ساخته شده است. جسد مومیایی شده‌ لنین در پیراهن سفید و کت و شلوار مشکی در یک ویترین شیشه‌ای در سالن مخصوصی با درهای ورودی و خروجی جداگانه قرار دارد.

در چنین روزی در سال 1724 میلادی امانوئل کانت فیلسوف بر جسته آلمانی به دنیا آمد .

همه ساله چنین روزی به عنوان روز زمین پاک در کشور های مختلف جهان گرامی داشته می شود .

در چنین روزی در سال 1359 ه ش سهراب سپهری شاعر پر آوازه ایرانی در گذشت.
سهراب سپهری شاعر بر جسته و معاصر ایران در سال  1307 در خانواده ای  اهل شعر و نقاشی به دنیا آمد. سپهری تا پانزده سالگی در شهر کاشان به سر برد و روح خود را در زیبایی های این شهر سنتی و زیبا جلا داد. این وابستگی های روحی  او به مایه های جاودانه  شهر کاشان به خوبی در آثار ادبی و هنری بعدی او  نمایان است. وی شعر صدای پای آب را با الهام از قریه چنار واقع در حد واسط کاشان و مشهد اردهال سرود و دهکده زیبای گلستانه  واقع در اطراف کاشان الهام بخش او در سرودن شعر گلستانه شد. سپهری در همین دوران به مطالعه آثار نویسندگان و شعرای برجسته جهان چون لامارتین، گوته، امیل زولا، شاتوبریان و هوگو پرداخت. وی یک سال بعد  پس از پایان تحصیلات سیکل اول متوسطه به تهران رفت و در دانشسرای مقدماتی نام نویسی کرد. پس از پایان دوران دانشسرا به کاشان بازگشت و به سرودن شعر و نقاشی  مشغول شد. اما بعد دوباره به تهران رفت و برای تحصیل در رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا ثبت نام کرد. شعر و نقاشی سهراب همچون دیگر همعصران وی تحت تاثیر امواج نو قرار گرفت و او نیز وارد حیطه شعر نو و نقاشی مدرن شد.
سپهری در طول عمر خود توانست با سفر به کشور های مختلف در زمینه شعر و نقاشی این کشورها اطلاعات گرانسنگی بیابد. وی با مطالعه شعر ژاپنی و غور در هایکوهای شاعران این دیار تاحدودی زیادی توانست به تفکر حاکم بر اشعار شاعران این سرزمین و فلسفه ذن آگاهی یابد. سهراب اولین کتاب خود به نام مرگ رنگ را در سال 1330 چاپ کرد. زندگی خواب ها، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر و هشت کتاب از جمله آثار سهراب سپهری است. این هنرمند پرآوازه ایران در اردیبهشت ماه 1359 در اثر بیماری سرطان خون درگذشت و در مشهد اردهال به خاک سپرده شد.  بر خلاف گفته بر خی از منتقدان ادبی مبنی بر دور بودن اشعار سپهری از مردم، طبع زلال و خلاق سهراب از او چهره ای آفریدگار و مردمگرا ساخت. تاثیراتی که سپهری از عرفان هند پذیرفت به خوبی در کتاب " اتاق آبی" اش به صورت بارزی خود را می نمایاند. سپهری نیز از موثرترین شاعران صاحب نفوذ در جریان شعری نسل های بعد از خود و به ویژه در شاعرانی است که پس از انقلاب اسلامی به شعر روی آورده اند.