جمعه ،۳۱ فروردین ۱۴۰۳، ۱۴:۲۹

فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۳ تیر
    • 24 June
    • ٢٠ شوال

درچنین روزی در  سال817 هجری قمری مجد الدین  فیروزآبادی ، یکی از برجسته ترین زبانشناسان ایرانی  دار فانی را وداع گفت .  وی درکازرون به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات مقدماتی به بغداد رفت . او کتاب تنویر المقیاس را در علم لغت به رشته تحریر در آورده  است .

درچنین روزی درسال 1287 هجری شمسی میرزا جهانگیرخان شیرازی اززعمای مشروطیت ایران کشته شد. میرزا جهانگیر خان شیرازی  مدیرروزنامه صوراسرافیل بود . او در سال 1292ه ق در شیرازمتولد ودرتهران مقتول شد . وی ازخانواده ای تهی دست برخاسته بود و در اوان کودکی پدرش در گذشت. عمه اش سرپرستی او را به عهده گرفت . چهانگیر در 5 سالگی به شیراز بازگشت و در آنجا به تحصیل پرداخت . او در همین زمان مقدمات ادبیات و منطق  وریاضی را نزد استادان زمان فراگرفت . و ی پس از آن به  تهران آمد و به تحصیل علوم و فنون جدید پرداخت وهمزمان  به انجمن های سری راه یافت  و سرانجام نیز از ارکان عمده این تشکیلات شد . او در زمانی که محمد علی شاه به مخالفت با مشروطه پرداخت به همراه چند تن از جمله دهخدا که شرح آن گذشت روز نامه صور اسرافیل را ایجاد کرد . پس از اشغال مجلس جهانگیر خان به وسیله قزاقان دستگیر و به باغشاه برده شد و سرانجام در سال 1287 ه ش بهم دار آویخته شد . علامه دهخدا در رثای جهانگیر خان صور اصرافیل  شعر معروف و برانگیزنده " یاد آر زشمع مرده آر " را سرود. 
مرغ سحر، چو این شب تار،    بگذاشت ز سر سیاهکاری
                 وز تحفه روح بخش اسحار     رفت از سر خفتگان خماری
                  بگشود گره ز زلف زر تار      محبوبه نیلگون عماری
                     یزدان به کمال شد پدیدار    واهریمن زشتخو حصاری

                                      یاد آر ز شمع مرده، یاد آر

              ای مونس یوسف اندر این بند         تعبیر عیان چو شد تو را خواب
                 دل پر ز شعف، لب از شکر خند     محسود عدو به کام اصحاب
               رفتی بر یار خویش و پیوند            آزاد تر از نسیم و مهتاب
              زان کو همه شام با تو یک چند             در آرزوی وصال احباب

                                 اختر به سحر شمرده یاد آر

             چون باغ شود دوباره خرم          ای بلبل مستمند مسکین
              وز سنبل و سوری و سپرغم        آفاق نگارخانه ی چین
           گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم     تو داده ز کف قرار و تمکین
          زان نوگل پیش رس که در غم          ناداده به نار شوق تسکین

                              از سردی دی، فسرده یاد آر

                 ای همره تیه پور عمران         بگذشت چو این سنین معدود
                 وان شاهد نغز بزم عرفان        بنمود چو وعد خویش مشهود
                 وز مذبح زر چو شد به کیوان    هر صبح شمیم عنبر و عود
                      زان کو به گناه قوم نادان          در حسرت روی ارض موعود

                                     بربادیه جان سپرده ، یادآر

                     چون گشت زنو زمانه آباد     ای کودک دوره طلایی
                     وز طاعت بندگان خود شاد    بگرفت ز سر خدا ، خدایی
                 نه رسم ارم ، نه اسم شداد            گل بست زبان ژاژخایی
              زان کس که ز نوک تیغ جلاد             ماخوذ بجرم حق ستایی

                                  تسنیم وصال خورده ، یادآر

بنابر سالنگار های میلادی درچنین روزی درسال 656 میلادی خلافت حضرت امیر مومنان علی (ع )  آغازگردید .
به نقل از کتاب: فروغ ولایت ص 366 تا 372 نویسنده: استاد جعفر سبحانى : 
یاران رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به صورت دستجمعى رو به خانه على علیه السلام آوردند وبه آن حضرت گفتند که براى خلافت‏شخصى شایتسه تر از او نیست. ابو مخنف در کتاب «الجمل‏» مى‏نویسد: پس از قتل خلیفه سوم  اجتماع عظیمى از مسلمانان در مسجد تشکیل شد، به نحوى که مسجد لبریز از جمعیت گردید. هدف از اجتماع تعیین خلیفه بود.شخصیتهاى بزرگى از مهاجرین وانصار، مانند عمار یاسر وابوالهیثم بن التیهان ورفاعة بن رافع ومالک بن عجلان وابو ایوب انصارى و... نظر دادند که با على ( ع ) بیعت کنند. بیش از همه عمار در باره على ( ع )  سخن گفت واز آن جمله بود که: على  شایسته ترین فرد براى این کار است وهمگى از فضایل وسوابق او آگاهید. در این هنگام همه مردم یک صدا گفتند: ما به ولایت وخلافت او راضى هستیم.آن وقت همه از جا برخاستند وبه خانه‏على ریختند. امام علیه السلام خود نحوه ورود جمعیت را به خانه اش چنین توصیف کرده است: «فتداکوا علی تداک الابل الهیم یوم وردها وقد ارسلها راعیها و خلعت مثانیها حتى ظننت انهم قاتلی او بعضهم قاتل بعض لدی‏». آنان به سان ازدحام شتر تشنه‏اى که ساربان عقال وریسمانش را باز کند ورهایش سازد بر من هجوم آوردند، که گمان کردم که مى‏خواهند مرا بکشند، یا بعضى از آنان مى‏خواهد بعضى دیگر را در حضور من بکشند. بارى، امام علیه السلام در پاسخ درخواست آنان فرمود:من مشاور شماباشم بهتر از آن است که فرمانرواى شما گردم.آنان نپذیرفتند وگفتند: تا با تو بیعت نکنیم رهایت نمى‏کنیم.امام علیه السلام فرمود: اکنون که اصرار دارید باید مراسم بیعت در مسجد انجام گیرد، چه بیعت‏با من نمى‏تواند پنهانى باشد وبدون رضایت توده مسلمانان صورت پذیرد. امام علیه السلام در پیشاپیش جمعیت‏به سوى مسجد حرکت کرد ومهاجرین وانصار با او بیعت کردند.سپس گروههاى دیگر به آنان پیوستند. نخستین کسانى که با او بیعت کردند طلحه وزبیر بودند. پس از آنان دیگران نیز یک به یک دست او را به عنوان بیعت فشردند وجز چند نفر، که تعداد آنان از شماره انگشتان بالاتر نیست  ، همه به خلافت وپیشوایى او راى دادند. بیعت مردم با امام علیه السلام در روز بیست وپنجم ماه ذى الحجه انجام گرفت. در تاریخ خلافت اسلامى هیچ خلیفه‏اى مانند على علیه السلام با اکثریت قریب به اتفاق آراء برگزید نشده وگزینش او بر آراء صحابه ونیکان از مهاجرین وانصار وفقها وقراء متکى نبوده است.این تنها امام على علیه السلام است که خلافت را از این راه به دست آورد وبه عبارت بهتر زمامدارى از این راه به على علیه السلام رسید. امام علیه السلام دریکى از سخنان خود کیفیت ازدحام واستقبال بى سابقه مردم را براى بیعت‏با او چنین توصیف مى‏کند: «حتى انقطعت النعل وسقط الرداء و وطئ الضعیف و بلغ من سرور الناس ببیعتهم ایای ان ابتهج‏بها الصغیر و هدج الیها الکبیر وتحامل نحوها العلیل و حسرت الیها الکعاب‏»  بند کفش بگسست وعبا از دوش بیفتاد وناتوان زیر پا ماند وشادى مردم از بیعت‏با من به حدى رسید که کودک خشنود شد وپیر وناتوان به سوى بیعت آمد ودختران برا ى مشاهده منظره بیعت نقاب از چهره به عقب زدند.
تاریخ صحیح وسخنان امام علیه السلام حاکى است که دربیعت مردم با آن حضرت کوچکترین اکراه واجبارى درکارنبوده است وبیعت کنندگان با کمال رضایت، هرچند با انگیزه هاى گوناگون، دست على علیه السلام را به عنوان زمامداراسلام مى‏فشردند. حتى طلحه وزبیر، که خود را همتاى آن حضرت مى‏دانستند، به امید بهره‏گیرى از بیعت‏یا از ترس مخالفت‏با افکار عمومى، به همراه مهاجر وانصار با امام علیه السلام بیعت کردند.طبرى در مورد بیعت این دو نفر دو دسته روایت نقل مى‏کند، ولى آن گروه از روایات را که حاکى از بیعت اختیارى آنان با امام است‏بیش از دسته دوم در تاریخ خود مى‏آورد وشاید همین کار حاکى از آن است که این مورخ بزرگ به دسته نخست روایات بیش از دسته دوم اعتماد داشته است. سخنان امام علیه السلام در این مورد گروه نخست از روایات را به روشنى تایید مى‏کند.وقتى این دو نفر پیمان خود را شکستند وبزرگترین جرم را مرتکب شدند، در میان مردم شایع کردند که آنان با میل ورغبت‏با على بیعت نکرده بودند. امام علیه السلام در پاسخ آن دو فرمود: زبیر فکر مى‏کند که با دست‏خود بیعت کرد نه با قلب خویش، نه چنین نبوده است.او به بیعت اعتراف کرد وادعاى پیوند خویشاوندى نمود. او باید بر گفته خود دلیل وگواه بیاورد یا اینکه بار دیگر به بیعتى که از آن بیرون رفته است‏بازگردد. 

در چنین روزی در سال 1771 میلادی ای آی دو پون شیمیدان و دانشمند مشهور فرانسوی به دنیا آمد .

در چنین روزی در سال 1930 میلادی کلود شابرول  کارگردان برجسته فرانسوی به دنیا آمد.« پسر عموها » و «افیلیا»  عنوان مهمترین اثر اوست .

در چنین روزی در سال 1894 میلادی تصمیم بر این گرفته شد که المپیک جدید هر چهار سال یکبار در این کشور برگزار شود .

در چنین روزی در سال 1948 میلادی و پس از جنگ جهانی دوم ،  اتحاد جماهیر شوروی سابق اشغال و محاصره  شهر برلین را  آغاز کرد . 

در چنین روزی در سال 1314 میلادی اسکاتلند،  استقلال خود را از انگلستان اعلام کرد. اعلام استقلال پس از  پیروزی  اسکاتلند برانگلیسی ها بود .